از دیدگاه دیویی، هدف تعلیم و تربیت، >جامعه دموکراتیک <است و در تعریف آن میگوید: جامعه دموکراتیک، جامعهاي است که از پیدایش اختلافات و تبعیضات طبقاتی، قومی و نژادي جلوگیري میکند. 
وي میگوید: تعلیم و تربیت عبارت است از: بازسازي و ساماندهی تجربه که بر معنیدار شدن و عمق آن میافزاید و توانایی هدایت جریان تجربه را توسعه میبخشد. دیوئی در کتاب دموکراسی و تعلیم و تربیت، چهار ویژگی تعلیم و تربیت را ذکر میکند :
الف) تعلیم و تربیت ضرورت زندگی است: دیویی تعلیم و تربیت را به عمدي و غیرعمدي تقسیم کرده است، 
اساس آموزش و پرورش را ارتباط و انتقال فرهنگی و اجتماعی میداند زیرا بدون آموزش و پرورش عمدي و غیرعمدي زندگی میسر نیست .
ب) تعلیم و تربیت به مثابه کنش اجتماعی: محیط اجتماعی نقش مهم تربیتی دارد و فراگیري کودك امري انتزاعی و مجرد از مناسبات و روابط اجتماعی و محیط نیست، بلکه در متن همین مناسبات مطالب فراوانی را فرا میگیرد .
ج) تعلیم و تربیت به مثابه راهنمایی: به اعتقاد دیویی انگیزهها و کوششهاي مشخص نوآموز را باید کنترل هدایت کرد و نقش راستین تعلیم وتربیت همین است .
د) تعلیم و تربیت به مثابه رشد: دیویی در این مورد بر این نکته تاکید تام میورزد که تعلیم و تربیت به رشد رساندن است و رشد عمیق زندگی است. تا زندگی هست، تعلیم و تربیت هم است. با توجه به آنچه گذشت میتوان گفت تعلیم و تربیت متربی عبارت است از: فرآیندي اصیل - نه فقط مقدماتی - میان مربی و مترّبی، ناشی از ضرورت زندگی اجتماعی و مبتنی بر رغبتهاي درونی و فعلی دانشآموز و متربی به منظور بازسازي تجربه براي رشد و دموکراسی اجتماعی.